آرایه های ادبی بیان درس 12 1- استعاره مکنیه را تعریف کنید؟ مشبهی است که به همراه یکی از اجزا یا ویژگیهای مشبهٌ به می آید. به 2 صورت است: 1)اضافی 2)اسنادی - استعاره مکنیه ای که از اضافه شدن چیزی به مشبه به دست می آید را «اضافه استعاری» می گویند. - استعاره مکنیه ای که که مشبهٌ به آن «انسان» می باشد را «تشخیص» یا «انسان انگاری» گویند. خود آزمایی 1- در شعرهای زیر، استعاره های مکنیه را بیابید و در هر استعاره، مشبه، مشبهٌ به و وجه شبه را تعیین کنید؟ - کسی چو حافظ نگشود از رخ اندیشه نقاب تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند استعاره مکنیه (تشخیص) استعاره مکنیه (تشخیص) «حافظ» 1- مشبه: اندیشه/ مشبهٌ به: انسانی که بر رخ نقاب دارد. / وجه شبه: آشکار کردن چهره و اندیشه با برداشتن نقاب 2- مشبه: سخن / مشبهٌ به: انسانی که سر و زلف دارد. / وجه شبه: جدا کردن زلف یا شانه و نوشتن با قلم. - هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچید در رهگذر باد نگهبان لاله بود استعاره مکنیه استعاره مکنیه (هر دو تشخیص هم هستند) «حافظ» 1- مشبه: مهر / مشبهٌ به: انسانی که محبت نمی کارد. / وجه شبه: محصول و نتیجه عمل نیک 2- مشبه: خوبی / مشبهٌ به: انسانی که از خوبی گلی نمی چیند. / وجه شبه: نتیجه خوبی که با چیدن گل از بوته شباهت دارد. - ای ابر بهمنی نه به چشم من اندری تن ز تن زَ مانَکی و بیاسای و کم گِری استعاره مکنیه (تشخیص) «فرخی» مشبه: ابر بهمنی / مشبهٌ به: انسانی که بسیار گریه میکند / وجه شبه: باریدن ابر و گریه انسان. - فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد استعاره مکنیه (اضافه استعاری) «حافظ» مشبه: حقیقت / مشبهٌ به: پیشگاه / وجه شبه: آستانه و درگاه خانه که آشکار است. 2- در شعرها و جمله های زیر، استعاره های مکنیه را بیابید و معین کنید که کدام یک تشخیص است؟ - آسمان تعطیل است بادها بیکارند (تشخیص) (همگی استعاره مکنیه اند) ابرها خشک و خسیس (تشخیص) هق هق گریه خود را خورند. (تشخیص) «قیصر امین پور» - شب ایستاده است / خیره نگاه او / بر چارچوب پنجره من استعاره مکنیه (تشخیص) استعاره مکنیه (تشخیص) «سپهری» - بخز در لاکت ای حیوان که سرما | | نهانی دستش اندر دست مرگ است | نسبت دادن دست به سرما ---- استعاره مکنیه و تشخیص دست مرگ: استعاره مکنیه اضافی و تشخیص هم هست. (یعنی مرگ به انسانی تشبیه شده که دست دارد.) | مبادا پوزه ات بیرون بماند | که بیرون برف و باران و تگرگ است | «اخوان ثالث» | |
- در آفاق گشاده است ولیکن بسته است از سر زلف تو در پای دل ما زنجیر استعاره مکنیه (از نوع اضافه) (استعاره مکنیه (اضافی) «سعدی» پای دل : اتشخیص نیز می باشد - گــــل بخندیــــد و باغ شــــــد پـــــدرام ای خوشا این جهان بدین هنگام استعاره مکنیه (تشخیص) استعاره مکنیه (تشخیص) «فرخی» خندیدن و شادی کردن ----- هر دو از لوازم انسان است. 3- استعاراتی که در اشعار زیر به کار رفته اند، مصرحه اند یا مکنیه؟ - آینه ات دانی چرا غمّاز نیست چون که زنـــــگار از رُخَــــش ممتاز نیست استعاره مصرحه از دل استعاره مصرحه از کدورت/ استعاره مکنیه (تشخیص) رخ به آینه نسبت داده شده «مولوی» - گر چه من خود ز عدم دل خوش و خندان زادم عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن استعاره مکنیه (از نوع تشخیص) «مولوی» - ملکا، مها، نگارا، صنما، بتا، بهارا متحریم، ندانم که تو خود چه نام داری همگی استعاره مصرحه از محبوب «سعدی» - خواهم شدن به مکیده گریان و دادخواه | کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود | | استعاره مکنیه – غم به انسانی که دست دارد تشبیه شده (تشخیص) اضافه استعاری نیز هست. | «حافظ» |
- ای بخارا، شاد باش و دیر زی میر زی تو شادمان آید همی استعاره مکنیه (تشخیص) «رودکی» مورد خطاب قرار دادن و نسبت دادن شادی و عمر طولانی داشتن از ویژگیهای انسان که به بخارا نسبت داده شده، می باشد. 4- استعاره های زیر را به تشبیه تبدیل کنید و پایه های تشبیه را نام ببرید؟ - جاده نفس نفس می زد. (سپهری) تشبیه: جاده همچون مرکبی که راه طولانی پیموده باشد خسته و نفس زنان در دل صحرا پیش می رفت. مشبه: جاده / مشبهٌ به: مرکبی که راه طولانی پیموده باشد. / ادات تشبیه: همچون / وجه شبه: خستگی و گرما - ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم با پادشه بگوی که روزی مقدر است «حافظ» تشبیه: فقری که همراه با قناعت باشد همانند انسانی آبرومند است. مشبه: فقر و قناعت / مشبهٌ به: انسان آبرومند / ادات تشبیه: همانند / وجه شبه: بی ارزش نبودن فقر با قناعت و انسان آبرومند. |
اصلا نفهمیدم
خیلی مورد استفاده من قرار گرفت و دقیقا به هدفی که داشتم من را رساند و در تفهیم درس خیلی کمکم کرد واقعا متشکرم.
بیار ممنونم
-عالیبود